۱- سعی می کنم کار هایم در جهت حق باشد و نه شهرت و مقام و دنیا پرستی. در این جهت بسیاری مواقع باید بر خلاف میلم عمل کنم.
۲- ممکن است هیچ وقت نتوانم در مورد همه چیز های باور ها تحقیق کنم ،اما تا حد ممکن سعی می کنم باور های درستی انتخاب کنم. بدور از هر گونه احساس و القای دیگران.
۳- از وقت استفاده کنم. وقت می گذرد و من زیاد از آن استفاده نکرده ام. وقت کمی هست. باید بیشتر استفاده کنم.
۴- کار هایم را توجیه نکنم. اگر اشتباه بود آن را قبول کنم و اگر درست بود باز آن را قبول کنم. البته شاید در جهت هدف، ممکن باشد گاهی همه چیز نمایان نشود.
۵- بیشتر فکر کنم.
۶- انسان متقی و متعادلی باشم. متعادل بودن دلیل بر این نیست که من گناه کنم. و به این بهانه که می خواهم متعادل باشم گناه کردن برایم مجاز باشد. متقی همان معنای متعادل دارد و گناه همان افراط است.
این طور نشود که کسی که متقی بود،غیر متعادل شناخته شود و کسی که گناه می کرد متعادل. (البته تا هنگامی که در مورد اسلام تحقیقات نسبتا کاملی انجام دادم :) )
گاهی فکر می کنم که چون گناهان بسیاری کردم،حال اگر بخواهم انسان خوبی باشم و توبه کنم، خدا چون می خواهد گناهان مرا در این دنیا ببخشد،بر سر من بلا نازل می کند. و برای این که از این بلا دور بمانم گاهی بیشتر گناه می کنم تا کامل پاک نشوم.
فکر نمی کنم که خدا بر سر کسی که توبه کرده بلا نازل کند. این یعنی عذاب کردن برای بخشش. در حالی که خدا بدون حساب هم می بخشد. و من می توانم در زمره همین بخشش های بدون حساب قرار گیرم ( حتی تبدیل بدی به خوبی ) و البته باید بیشتر در این مورد هم تحقیق کنم.
۲- ممکن است هیچ وقت نتوانم در مورد همه چیز های باور ها تحقیق کنم ،اما تا حد ممکن سعی می کنم باور های درستی انتخاب کنم. بدور از هر گونه احساس و القای دیگران.
۳- از وقت استفاده کنم. وقت می گذرد و من زیاد از آن استفاده نکرده ام. وقت کمی هست. باید بیشتر استفاده کنم.
۴- کار هایم را توجیه نکنم. اگر اشتباه بود آن را قبول کنم و اگر درست بود باز آن را قبول کنم. البته شاید در جهت هدف، ممکن باشد گاهی همه چیز نمایان نشود.
۵- بیشتر فکر کنم.
۶- انسان متقی و متعادلی باشم. متعادل بودن دلیل بر این نیست که من گناه کنم. و به این بهانه که می خواهم متعادل باشم گناه کردن برایم مجاز باشد. متقی همان معنای متعادل دارد و گناه همان افراط است.
این طور نشود که کسی که متقی بود،غیر متعادل شناخته شود و کسی که گناه می کرد متعادل. (البته تا هنگامی که در مورد اسلام تحقیقات نسبتا کاملی انجام دادم :) )
گاهی فکر می کنم که چون گناهان بسیاری کردم،حال اگر بخواهم انسان خوبی باشم و توبه کنم، خدا چون می خواهد گناهان مرا در این دنیا ببخشد،بر سر من بلا نازل می کند. و برای این که از این بلا دور بمانم گاهی بیشتر گناه می کنم تا کامل پاک نشوم.
فکر نمی کنم که خدا بر سر کسی که توبه کرده بلا نازل کند. این یعنی عذاب کردن برای بخشش. در حالی که خدا بدون حساب هم می بخشد. و من می توانم در زمره همین بخشش های بدون حساب قرار گیرم ( حتی تبدیل بدی به خوبی ) و البته باید بیشتر در این مورد هم تحقیق کنم.